جایگاه افکار عمومی از دیدگاه امام علی(ع)
از دیدگاه اسلام، رابطه نزدیک حکومت با مردم و رضایت مردم و همراهی افکار عمومی با نظام، یک اصل مورد تأکید است.(1) حتی امیرالمؤمنین(ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر، نشانه صلاحیت حاکمان را افکار عمومی و راه
نویسنده: دکتر حسن روحانی
از دیدگاه اسلام، رابطه نزدیک حکومت با مردم و رضایت مردم و همراهی افکار عمومی با نظام، یک اصل مورد تأکید است.(1) حتی امیرالمؤمنین(ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر، نشانه صلاحیت حاکمان را افکار عمومی و راه شناخت شایستگی مسئولین را نظرات جامعه و مردم می داند. وی در همین نامه به مالک گوشزد می کند که بین حاکمیت فعلی و حکومت و حاکمان قبلی همواره از طریق بررسی اعمال و رفتار و آثار حکومت آنان، مقایسه ای مستمر در افکار عمومی وجود دارد.
«ثم اعلم یا مالک! انی قد وجهتک الی بلاد قد جرت علیها دول قبلک من عدل و جور و أن الناس ینظرون من امورک فی مثل ما کنت تنظر فیه من امور الولاة قبلک و یقولون فیک ما کنت تقول فیهم و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده»(2).
«ای مالک من تو را به سرزمینی فرستاده ام که پیش از تو حکومت هایی در آنجا جریان داشته که برخی عادلانه و برخی ظالمانه با مردم رفتار کرده اند؛ و بی تردید مردم در همه امور و شئون حکومت تو نظاره خواهند کرد، همان گونه که تو در شئون حکومت های گذشته نظاره می کردی. درباره تو همان را خواهند گفت که تو خود درباره آنان می گفتی. نیکوکاران را به نام نیکی می توان شناخت که خداوند بر زبان های بندگانش جاری ساخته است.»
حتی امیرالمؤمنین(ع) در همین نامه، مسئله خواست مردم و رضایت مردم را به عنوان یک اصل، کنار حق و عدل قرار می دهد:
«ولیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق و اعمها فی العدل و اجمعها لرضی الرعیة»(3).
«باید بهترین امور در نزد تو، متوسط ترین در حق و فراگیرترین در عدالت و جامع ترین از نظر رضایت مردم باشد».
دقیقاً یک حکومت کارآمد باید بتواند در مسیر حق و بدون ظلم به کسی، به گونه ای برنامه ریزی کند که حداکثر رضایت مردم را جلب کند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه در ذیل همین فراز از جملات امیرالمؤمنین(ع) می گوید از دیدگاه علی بن ابیطالب(ع) قانون حکومت، تلاش در به دست آوردن رضایت عامه است. آنها که در توصیف حکومت اسلامی همواره به مسئله آمریت حکومت تأکید می کنند و برای افکار عمومی و جلب نظر مردم در اداره کشور ارزش قائل نیستند، درست برخلاف شیوه امیرالمؤمنین و دستورات آن حضرت عمل کرده اند. وی در همین نامه به مالک چنین می گوید:
«و لا تقولن انی مؤمر آمر فاُطاع فان ذلک ادغال فی القلب و منهکة للدین و تقرب من الغیر»(4).
«و هرگز مگو من به مقام فرماندهی نصب شده ام، فرمان می دهم و باید فرامین من اطاعت شود. چه این کار دل را سیاه می کند و دین را متزلزل و تباه می نماید و موجب نزدیک شدن تغییر و تحول در قدرت خواهد گردید.»
امیرالمؤمنین(ع) در این تعبیر، برخورد غیرمنطقی و متکبرانه با مردم و ایجاد تنفر در مردم را عاملی جهت سرنگونی نظام و تغییر در قدرت می داند. آنچه در جامعه ما به ویژه در میان نسل جوان و تحصیل کرده، در سال های اخیر کم و بیش به عنوان بحث مشروعیت مطرح می شود، به مفهوم سیاسی آن یعنی کارآمدی است. مخصوصاً زمانی که می بینند برخی از معضلات و مشکلات در جامعه ادامه دارد و نظام راه حل سریع، صحیح و اساسی برای آنها نمی یابد. برای اینکه بتوانیم نظام اسلامی را به عنوان یک نظام مشروع و کارآمد در افکار عمومی به اثبات برسانیم، نظامی که آرزوی مسلمان ها برای قرن ها بوده است، باید همه دست به دست هم دهیم و نظام را کارآمد کنیم. باید بتوانیم معضلات پیش روی نظام را حل کنیم و امید تازه به جامعه ای بدهیم که کم کم به سمت یأس و ناامیدی کشانده می شود. فکر می کنم در این مقطع مردم ما از چند مشکل بزرگ رنج می برند که اگر نتوانیم در یک مدت معقول، این معضلات را حل کنیم، کارآمدی نظام ما و بالطبع مشروعیت نظام زیر سؤال خواهد رفت.
پی نوشت ها :
1. سخنرانی در سمینار سراسری ائمه جمعه، در حضور ائمه جمعه سراسر کشور، مجتمع امام خمینی، تهران، 11 مهر 1379.
2.نهج البلاغه، نامه 53.
3. همان.
4.همان.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}